آیا پاکستان هزینه تفکیک میان طالبان خوب و بد را می پردازد؟ (بخش اول)
نویسنده عظیم الله ورسجی در ۱۴ جنوری ۲۰۲۵

درآمد
پاکستان برای دههها، نقش برجستهای در حمایت از طالبان افغانستان که آن را به عنوان یک متحد استراتژیک و نیروی نیابتی کمهزینه میدانسته، بازی نموده است. حمایت این کشور از طالبان، ریشه در ژئوپلیتیک پیچیده(عمق استراتژی) پاکستان در افغانستان دارد که نتیجهی آن اشغال افغانستان، توسط طالبان و بیثباتی منطقه و جهان به خاطر تأمین منافع ملی پاکستان میباشد که طبیعتاً این کشور سبب ایجاد یک بحران فراگیر در دایرهی امنیتی منطقه شده است.
پاکستان که در دو دور اشغال افغانستان (1996- 2001 و2021) توسط طالبان، حامی اصلی این گروه بوده و در گذشته نه تنها این گروه را به رسمیت شناخت بلکه در کنار حمایتهای مالی و نظامی، با تمام توان در عرصهی بینالمللی به دنبال مشروعیتدهی به این گروه بود. اما بررغم حمایتهای پاکستان، در یک چرخش شگرف، برخی رهبران و نیروهای طالبان – ساختهی پاکستان- به دلیل درهمتنیدگی و روابط ارگانیک تباری و ایدئولوژیک با «تحریک طالبان پاکستان» از خواستههای این کشور، در سرکوب این گروه سرپیچی نموده است. هرچند این سرپیچی را رهبران طالبان به عنوان برخورد متقابل در برابر حملات پاکستان به نمایش میگذارند اما با در نظرداشت سرسپردگی طالبان به پاکستان از دید بیشتر کارشناسان، یک اقدام و واکنش مقطعی جهت آرام کردن صفوف داخلی طالبان و جلب حمایت مردم میباشد. این شعارهای پاکستانستیزانه و پشتونستانخواهی توسط رهبران افغانستان به اشارهی بیگانگان و یا ادامهی حاکمیت سرداده شده است.
• چرا پاکستان از گروههای تروریستی به ویژه طالبان حمایت میکند؟
حمایت پاکستان از گروه طالبان، ریشه در سیاست عینی نه بلکه ایدئولوژیک دارد؛ سیاست امنیتی پاکستان از آغاز در سال 1947، با دشمنی با هند شکل گرفته و با وجود عدم کارآیی این سیاست و شکست در دو جنگ از هند، تا هنوز دنبال میگردد.
رهبران پاکستان به این باوراند، هند از تقسیم شبهقاره هند به دو بخش ناراض بوده و به همین دلیل پاکستان از افغانستان -همسایهی شمالغربی- که رهبران آن در شعار از پذیرش مرز دیورند سرباز زدند، نگران است. پاکستان از اتحاد هند و افغانستان به خاطر نگرانی از گسترش نفوذ هند و در محاصره قرار گرفتن این کشور توسط دو دشمن، نگران میباشد و به همین دلیل، این کشور در دههی هشتاد در جنگ علیه اتحاد شوروی به نیابت از آمریکا نه بر اساس دوستی با واشنگتن و آزادی افغانستان بلکه دنبال نمودن خواستهای استراتژیک خویش در افغانستان، نقش مهمی را بازی نمود.
حکومت و نظامیان پاکستان، طرفدار پیروزی طالبان در افغانستان بودند، اما ادامهی حمایت از طالبان برای پاکستان به خاطر پیامدهای ناگوار آن، خطرناک و فاجعهآفرین است؛ چنانچه امروز هزینهی آن را با پذیرش بحران اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، بیثباتی سیاسی و انزوای بینالمللی میپردازند.
خانم منجری چترجی میلر (Manjari Chatterjee Miller)، همکار ارشد هند، پاکستان و جنوب آسیا در مقالهای که در شورای روابط خارجی آمریکا به نشر رسانده، اهداف پاکستان در حمایت از طالبان را چنین بررسی نموده است:
1- پاکستان با حاکمیت طالبان در افغانستان منافع ایدئولوژیک دارد، زیرا پاکستان در 1947، به عنوان یک ملت مسلمان تشکیل شد. اسلام تنها عامل همبستگی ملیتهای چندپارچه متشکل از تنوع زبانی، نژادی و هویتهای متفاوت که با هم متحد نگاه کند، بود. در 1971، پس از تجربهی جنگ داخلی که بخش بزرگ این کشور در شرق با اکثریت گویندگان بنگالی (بنگله دیش) تجزیه شد. حکومت پاکستان را در قبال این شکست، به مناطق غربی (خیبرپختونخوا و بلوچستان) با اکثریت پشتونها و بلوچ مشکوک ساخت. پاکستان دست به اعمار مدارس مذهبی گسترده در این مناطق جهت نیرو بخشیدن نوع اسلام افراطی به امید اینکه اسلام ملیگرای پشتون را سرکوب کند، زد.
2- مسوولان پاکستان با حمایت اتحاد شوروی و هند از داعیهی پشتونستانخواهی رهبران افغانستان در مورد مرز دیورند با افغانستان، نگران بودند؛ به همین دلیل پاکستان باورمند شد که حاکمیت طالبان در افغانستان میتواند به این نگرانی پایان دهد. بنابرین، از دید حکومت پاکستان، طالبانِ ایدئولوژیمحور میتوانند بر هویت پشتونی غلبه پیدا کنند.
3- برای پاکستان حیاتی است تا یک حکومت دوست و فرمانبردار در کابل ایجاد شود و نفوذ هند در افغانستان را ریشه کن نماید. زیرا از دید پاکستان، هند با بهرهگیری از تنوع زبانی و نژادی پاکستان به دنبال بیثباتی و در نهایت تجزیه این کشور میباشد. پس برای این کشور یک حکومت طالبانی در افغانستان به منظور مقابله با نفوذ هند با فراهم نمودن بهشت امن برای گروپهای جهادی، بسیار مطلوب است.
• پیروزی طالبان؛ از خرسندی روزافزون تا پیامدهای نامیمون
با اشغال افغانستان توسط طالبان در اگست ۲۰۲۱، شیخ رشید احمد، وزیر داخلهی پاکستان یک نشست خبری پیروزمندانه را در گذرگاه تورخم با افغانستان برگزار نموده، مدعی شد که پیروزی سریع طالبان در افغانستان «یک بلوک جدید» را ایجاد خواهد کرد و منطقه به اهمیت جهانی زیادی خواهد رسید. اکنون همان بلوک مورد نظر وی، اتحاد طالبان افغانستان با طالبان پاکستان و کشتار سربازان پاکستانی و شهروندان آن کشور به اضافهی گروگان گرفتن شهروندان افغانستان، تجسم پیدا یافته است.
عمران خان، نخستوزیر وقت پاکستان، بازگشت طالبان به کابل را «شکستن قید بندگی» دانست.
عمران خان که توسط ارتش پاکستان جهت تقویت طالبان افغانستان توسط دستگاههای نظامی و اطلاعاتی پاکستان به قدرت رسید و طرح ارتش پاکستان را در قبال افغانستان عملی نمود، با پایان آمدن نقش وی، از سوی نظامیان از قدرت برکنار و روانهی زندان شد.
از آغاز بازگشت طالبان به افغانستان برخی آگاهان، آیندهی روابط طالبان و پاکستان را تنشزا و در نهایت شکننده ارزیابی نمودند که امروز با حمایت گروه طالبان از تیتیپی، این کشور دامنگیر بحرانهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی، اجتماعی و نظامی شده و پیشبینی کارشناسان درست از آب برآمد.
حسین حقانی، مدیر آسیای جنوبی در انستیتوت هدسن و سفیر پیشین پاکستان در واشنگتن، در مقالهای که در نشریهی امور خارجی «فارین افیرز»، به نشر رسانده، گفته است: «پاکستان در دو دههی اخیر به این امید که حاکمیت طالبان در افغانستان یک امتیاز فوقالعاده برای این کشور بوده و هند را که اکثریت مسوولان پاکستانی، آن را دشمن میدانند، از داشتن نفوذ در افغانستان محروم میسازد. اما با بازگشت طالبان در اگست 2021 به قدرت، این نظریه پاکستان اشتباه ثابت گردید. برعکسِ آرزوهای پاکستان، با اشغال افغانستان توسط طالبان، این کشور بیشتر از گذشته ناامن شده و این پیروزی باعث تشویق «تحریک طالبان پاکستان» جهت رسیدن به قدرت و انجام حملات گسترده در پاکستان شد که نتیجهی آن افزایش تنش و عصبانیت پاکستان از طالبان افغانستان است.»
از طرف دیگر جوشوا وایت، استاد امور بینالملل دانشگاه جانز هاپکینز میگوید: «پاکستان در مخمصهای گیر افتاده است که عمدتاً ساختهی خودش است. پاکستان که رهبران طالبان را در جنگ ۲۰ سالهی افغانستان حمایت کرد، اکنون طالبان به (تحریک طالبان پاکستان) که اسلامآباد را مورد هدف قرار میدهند، پناه دادهاند.
ادامه دارد...
