پذیرش سفیر طالبان از سوی امارات: آیا این رابطه سیاسی باقی می ماند؟
نویسنده عظیم الله ورسجی در ۲ نوامبر ۲۰۲۴

مقدمه:
در سیاست خارجی شیخ بن زاید، رییس دولت امارات، مقوله ی رایج است که می گویند همهچیز روا (مباح) است؛ پس گرم شدن روابط این کشور با گروه طالبان در چارچوب همین مقوله قابل گنجایش است و بس.
امارات متحده عربی عمدتا به دنبال توسعه همکاری های اقتصادی و گسترش تجارت با دنیای بیرون است این سیاست در چارچوب مقوله همه چیز روا است، توانسته این کشور را مکان امنی برای تحریم شدگان
راندشدگان با گرایش های فکری و سیاسی مختلف تبدیل کند. مهمترین مثال آن هم می توان به عدم تمکین این کشور به تحریم های غرب علیه روسیه و دست اندازی به بحران های سودان، لیبی، یمن، عراق، لبنان، مصر و اخیرا نیز نزدیکی با گروه طالبان تعبیر کرد. امارات، میزبان۱۱۰ سفارت، ۷۵ کنسولگری کشورهای خارجی و ۱۵ سازمان منطقهای و بینالمللی است و همچنان این کشور ۷۰ سفارت، ۱۱ جنرال قونسلگری و سه نمایندگی دایمی در خارج دارد که برای توسعه همکاری ها در سطح بین الملل یک محسوب می شود. با همه این نقاط قوت، امارات با محدودیتهای (وابستگی زیادی به تولید نفت، نبود نیروی کار بومی، مشکل در کربنزدایی سریع و وابستگی گسترده به غرب به ویژه آمریکا)، مواجه است. از جانب دیگر، باید با مقابله با گروههای تروریستی به ویژه داعش و القاعده و حفظ سیاستِ مدارا با گروه طالبان، از بیثباتی منطقهای جلوگیری نموده و با ایران که یک مناقشهی ارضی طولانیمدت دارد، با قطر که دارای ویژگیهای مشابه بسیاری است، رقابت سختی در پیش بگیرد. نوع رابطه امارات متحده عربی با أفغانستان تحت حاکمیت طالبان، بیشتر به هدف رقابت با سایر بازیگران چون قطر، ایران، ترکیه و حتی عربستان سعودی است. این سیاست در حالی اتخاذ شده که هنوز اعتماد میان دو کشور در موضوعاتی چون قتل دیپلماتهای امارات در أفغانستان، حمایت امارات متحده عربی از جنگ غرب علیه طالبان در سال ۲۰۰۱ بدست نیامده و از سوی دیگر، تعامل با گروه طالبان می تواند کشور های قطر، عربستان، ترکیه، ایران، چین و روسیه را به رقابت بکشان.
امارات و اهداف آن در پذیریش سفیر طالبان
وزارت خارجه طالبان، در اوایل ماه سنبله اعلام کرد مولوی بدرالدین حقانی، که قبلاً هم به عنوان کاردار در ابوظبی ایفای وظیفه مینمود، به عنوان سفیر این گروه اعتمادنامه خود را به معاون ریاست تشریفات وزارت امور خارجه امارات متحدهی عربی تقدیم نموده است.
پذیرش سفیر گروه طالبان در ابوظبی، می تواند به دیدار شیخ محمد بن زاید، رئیس امارات متحده عربی با سراج الدین حقانی، وزیر داخله طالبان که در فهرست تروریستی ایالات متحده آمریکا قرار دارد، باشد. گرچه این نخستین دیدار میان مقامات دو کشور نیست چنانچه قبلا نیز ملامحمد یعقوب، فرزند ملا محمدعمر بنیان گذار گروه طالبان و وزیر دفاع این گروه و محمدحسن آخند در ابوظبی با رییس امارات دیدار نمودند این نشست ها بیانگر آغاز بازی پیچیده امارات با طالبان تلقی می گردد. با پذیرش سفیر طالبان، امارات دومین کشور جهان بعد از چین است که به طالبان نزدیک شده است. یکی از اهداف برجسته امارات می توان به مبارزه علیه گروه داعش که شاخه خراسان در افغانستان فعال است، تعبیر کرد. ابوظبی در این نوع همکاری می تواند طالبان را برای دور زدن تحریمهای بینالمللی، کسب مشروعیت بینالمللی، سرمایهگذاری در زیرساختها، بخش صحت، راهاندازی پروژههای استخراج معادن و کشف گاز در افغانستان به شمول همکاریهای امنیتی کمک کند. خبر پذیرش سفیر طالبان توسط ابوظبی هیچگونه واکنشی در واشنگتن و یا کشورهای اروپای نداشت به همین دلیل شاید غرب و آمریکا میخواهند با فعال شدن امارات متحدهی عربی- متحد واشنگتن- در پروژهها و سرمایهگذاری در افغانستانِ طالبانی، توازن در حضور سایر بازیگران منطقه ی چون مسکو، پکن و تهران ایجاد کند. امارات از همکاری در سقوط تا بهرسمیتشناسی طالبان امارات متحده عربی در کنار عربستان و پاکستان از جمله سه کشور های بودند که گروه طالبان را در سال ۱۹۹۶، به رسمیت شناختند اما بعد از فروپاشی طالبان در ۲۰۰۱م، در حمایت از دولت موقت
از بقیه کشورهای عربی سبقت گرفته و برخی از نیروهای نظامی این کشور به عنوان تنها کشور عربی از ۲۰۰۱ الی ۲۰۱۴م، در افغانستان حضور داشته و در زمینهی کمکهای انسانی نقش بازی نمودند. رویداد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱م، که دو تن از شهروند اماراتی در آن اشتراک داشتند، نقطهی عطفی برای
این کشور بود. زیرا امارات به این نتیجه رسید که هرگونه چشمپوشی از پیامدهای عملکرد گروههای افراطی به شمول طالبان این کشور را در تیر رسِ تهدیدهای جدی توسط گروههای اسلامی قرار میدهد. بنابرین، امارات جهت مقابله با این تهدیدها راهکارهای خود را تغییر داده و حملات گسترده را علیه
اسلام سیاسی در داخل کشور و در تمام خاورمیانه راهاندازی نمود که قرار گرفتن در صف آمریکا و پشت کردن به طالبان، متحد قبلیشان در چارچوب همین سیاست میتوانست تعریف شود.
پیشینه روابط امارات با طالبان بعد از ۲۰۰۱ نشان می دهد که ملا اختر منصور رهبری پیشین طالبان ۱۸ بار به امارات متحده عربی جهت گردآوری کمک های مالی سفر نموده بود.سوال های زیادی به اهداف امارات از این پنهان کاری ها بدون پاسخ مانده است. اما چون گفتگو های حکومت أفغانستان و آمریکا با
طالبان در زمان رهبری ملا منصور آغاز شد، شاید همین موضوع سبب شد تا اداره بارک أوباما در زمینه دستگیری وی در دبی، محتاطانه عمل کند.
نتیجه گیری
گروه طالبان با گذشته سه سال، نتوانستند به تلاش های خود به مشروعیت داخلی و خارجی دست یابند. بنا گسترش روابط امارات متحده عربی با طالبان که هر روز بیشتر از گذشته منزوی و اختلافات درونی در این گروه افزایش پیدا می کند، احتمال تغییر این سیاست و مناسبات وجود دارد خصوصا زمانیکه که سایر
حامیان طالبان چون اسلام آباد، تهران، مسکو و پکن نارضایتی خود را آشکار ساختند. از جانب دیگر، بعید به نظر میرسد که با درنظرداشت حضور دفتر سیاسی طالبان در دوحه و موجودیت نمایندگان کشورهای غربی در امور افغانستان در قطر، امارات متحده عربی بتواند در کاهش نفوذ رقبای خویش به ویژه قطر به طوری دلخواه موفق شود.